معناشناسی نحو عربی (دورۀ 4 جلدی)

ترجمه کتاب معانی النحو استاد سامرائی به زبان فارسی

14,500,000 ریال

درباره نویسنده

زهیر طیب

زهیر طیب

دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران
مدیر انجمن علمی تحقیق و تصحیح نسخه های خطی ایران
مصحح، مترجم و نویسندۀ ایرانی

علی افضلی

علی افضلی

دانشیار دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات عربی
معاون پردیس البرز دانشگاه تهران
مترجم زبان عربی

چرا این کتاب، ترجمه شد؟ بیش و پیش ازهر پرسش دیگری در هنگام آماده سازی و چاپ کتاب معانی نحو با این پرسش روبرو هستم. دانندگان زبان عربی از استادان دانشگاه و حوزه و دانشجویان و پژوهشگران و علاقمندان حرفه‌ای بر آن بودند که: «کسی که این کتاب نیاز علمی او را برطرف سازد زبان عربی را در حدّ خوبی می‌داند و این کتاب را به زبان عربی هم می‌تواند بخواند. دیگران هم نیازی به این کتاب ندارند.» امّا این فرض، درست نیست.
نخست این نکته دربارۀ زبان عربی شایان ذکر است که به دلیل گره خوردن آن با متون اسلامی، خطای ادراکی شایعی در بین دانشجویان و دانشگاهیان وجود دارد:
1- عربی، صرف نظر از متون دینی، ذخیرۀ گرانبهایی از دانش و بینش کهن را در خود دارد که دانستن یا دست کم شناخت آنها برای کوشندگانی که در صدد فراگیری دانشهای گوناگون هستند لازم و غیرقابل چشم‌پوشی است. فهم عمیق و جامع از ادبیات، طب، نجوم، ریاضی، حکمت و فلسفه، عرفان، هنر، سیاست، مهندسی، تاریخ، جغرافی و بسیاری از دانشهای دیگر، در گروِ برخورداری از مسیری مطمئن برای فهم متون کلاسیکِ زبان عربی است.
2- فهم ادبیات فارسی، بیش و پیش از هر زبانی، نیازمند شناخت عمیق زبان عربی است. چه بسیار کژفهمی‌ و خطاهایی که بر اثر عدم شناخت از دقایق زبان عربی در تفسیر آثار کهن فارسی رخ داده و چه هزینه های سنگینی که بر دوش ادبیات فارسی و گویشوران آن از این بابت گذاشته است.
امروزه، در بین پژوهشگران و استادان دانشگاه در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، پس از شناخت دانشهای موجود در زبان فارسی و دربارۀ این زبان، این، میزانِ تسلّط آنان بر دقایق زبان عربی است که تعیین‌کنندۀ جامعیّت و بلندای علمی و پژوهشی آنان است. چه بخواهیم چه نخواهیم، بزرگان دانش و ادب همچون ابن سینا، ابن هیثم، نوبختی و بدیع الزمان همدانی در سده‌های دوم تا پنجم هجری به این زبان گفته و نوشته‌اند و پس از آن نیز آثار ادبی کلاسیک بسیاری زیر ابرِ پُربارانِ این زبان رُسته و بالیده و جاودان شده است. این به معنیِ کاستی و ناتوانیِ زبان فارسی نیست بلکه نشان دهندۀ نیروی فارسی در امتزاج با زبان عربی و بکارگیری ظرفیتهای عالی ادبی این زبان است؛ چنان‌که ادبا و شعرای فارسی، در طول تاریخ، حقّ آن را بجا آورده اند.
3- افزون بر این، ادبیات عرب نیز ، وامدار طبع بلند و زبان شعله‌ور و شورانگیز شاعران و نثر پردازان ایرانی است. چه بسیار آثار نامدار ادبیات کلاسیک عرب که توسط شاعران و نثرپردازان ایرانی آفریده شده‌اند.
هرگاه اشعار عربی ایرانیان را از دل ادبیات عرب بیرون بکشیم، براستی بخش قابل ذکری را از این سنّت ادبی جداکرده‌ایم.
4- هرگاه پژوهشی دربارۀ شعر کلاسیک عصر جاهلی عرب در حاشیۀ خلیج فارس شود، بی درنگ رگه های تاریخیِ ادبیاتِ ساسانی بدون مشقّتهایی که برای یافتن آن در جاهای دیگر داریم، از دلِ این متون سر بر می آورد. در واقع، از این زاویه، شناخت زبان و ادبیات عرب نه شناسایی یک زبانی خارجی بلکه آشنایی با یکی از ریشه‌های ادب فارسی و تاریخ کهن ایران، و دانشی واجب و ضروری برای پژوهشگران این حوزه ‌هاست.
4- سادگی و روان بودنِ فهم و خوانشِ منابع علمی به زبان فارسی هرچند که خواننده فرزانه ایرانی، توانمند در مطالعه به زبان عربی باشد، قابل اِنکار نیست. وجود منبعی جامع که معناهای نحو زبان عربی را با دقّت از زبان مبدأ به زبان فارسی بیاورد، موجب شکوفایی در مطالعات این حوزه و آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان با دقایق و لطایف ستودنیِ این زبان «حاوی» می‌شود و بی‌گمان بخشی از نهضت ترجمه است.
5- علاوه بر آنچه گفتیم فهم قرآن و متون مذهبی پس از مطالعۀ این کتاب، برای خواننده، چنان شفافیت و ژرفایی پیدا می‌کند که مثال زدنی است.
مخاطب این کتاب همۀ کسانی هستند که در پی فهم عمیق و دقیق از زبان و ادبیات عرب و آشنایی با ظرفیتها و زیباییهای این زبان زیبا هستند.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “معناشناسی نحو عربی (دورۀ 4 جلدی)”